news

چرا از ساختار غیرمتمرکز صحبت می‌کنیم؟

1401-03-30 08:55:50

شاید در ابتدا بهتر باشد، یک بررسی مختصر درباره مشکلات ساختار متمرکز داشته باشیم.

به‌طور کلی می‌توان مشکلات ساختار متمرکز را در عدم تمرکززدایی یا وجود یک نهاد متمرکز (یا یک سرور مرکزی) خلاصه نمود. این امر باعث می‌شود که تمام داده‌ها در یک جا و در یک نقطه جمع شوند، به‌طوریکه اگر روزی این سرور از کار بیفتد یا مورد حمله قرار بگیرد، تمام داده‌های ذخیره‌شده در معرض آسیب قرار بگیرند یا به طور خاص، نابود بشوند. 

به عنوان مثال، احتمالا شماهم شنیده باشید که خبری منتشر شده مبنی بر هک شدنِ اطلاعات پایگاه‌داده (Database) یک بانک یا یک مؤسسه که در اثر این اتفاق اطلاعات حساب کاربران لو رفته است. این موضوع دقیقاً به علت وجود همان ساختار متمرکزی است که پیش از این اشاره کردیم. در اصطلاح تخصصی‌تر، مشکل اصلیِ معماری متمرکز را «نقطه خطای متمرکز» (Single Point of Faded) می‌نامند؛ به این معنی که همه اطلاعات در یک نقطه ذخیره شده و و احتمال خطر از دست رفتن را در یک نقطه، متمرکز می‌کند. 

علاوه بر نکته‌ای که گفته شد، ساختارهای متمرکز یک مشکل بزرگ دیگر هم به همراه داشتند. مسئله‌ای که شاید کمتر کسی به آن توجه می‌کرد؛ به این علت که شاید این ساختار را به عنوان نقطه آخر پذیرفته بودند و راه‌حل یا مسیر دیگری به ذهن افراد نمی‌رسید. مسئله‌ی که باعث می‌شد افراد خیال کنند همواره برای تبادل اطلاعات به یک نهاد یا سرور مرکزی نیاز دارند که در بستر آن، فعالیت‌های خود را به سرانجام برسانند. تفکری که «تمرکز بیشتر» را به دنبال خودش داشت!

چرا از معماری غیرمتمرکز صحبت می‌کنیم؟ 

ریشه اصلی این تفکر را می‌توان در ضربه‌هایی جستجو کرد که در اثر تبعات تمرکزگرایی گریبان‌گیر همه ما شده است. بزرگترین آسیبی که تفکر تمرکزگرایی به یک جامعه  می‌زند این است که قدرت را به فرد یا عده‌ای خاص محدود می‌کند. سایر تبعات تمرکزگرایی نیاز به کمی تأمل دارد، به عنوان مثال، هنگامی که قدرت را به یک نفر می‌دهیم و آن فرد به واسطه اطلاعاتی که دارد هر روز قدرتمندتر می‌شود، خود را گُم می‌کند! این مسئله‌ای است که بسیاری از سازمان‌های جهان با آن مواجه شده‌اند. 

ریشه تمام مشکلات ذکر شده به همان عامل ذکر شده بر‌می‌گردد؛ یعنی «تمرکزگرایی» . به عبارت دیگر می‌توان گفت، تمرکز، فساد را به دنبال خواهد آورد. 

بر این اساس، از یک جایی به بعد بشر نیازی را حس می‌کند که مدت‌ها آن را لمس می‌کرده اما چون چاره‌ای برای اون نمی‌دیده، سخنی به عمل نمی‌آورده است. تا زمانی که تکنولوژی بلاکچین و دنیای غیرمتمرکز معرفی شد. 

اولین راه‌حلی که بلاکچین معرفی کرد، در راستای مشکلاتی بود که در سال 2008 میلادی، اقتصاد جهانی را گرفتار کرده بود. آن مشکل چیزی نبود جز «تورم»!

همانطور که می‌دانید یکی از مسیرهایی که عمدتاً کشورها را دچار تورم می‌کند، مسئله چاپ پول است. تکنولوژی بلاکچین با راه‌حلی که معرفی کرد، مسئله چاپ پول را به تصمیمات یک نهاد خاص محدود نمی‌کرد و این مشکل را با پولِ غیرمتمرکز خود حل کرد. آن پول چه چیزی بود؟ بیتکوین!


در مقالات آینده به مفصل درباره ساختار بیتکوین و اینکه چگونه مشکل چاپ پول را حل کرده‌است، خواهیم پرداخت.


| بخشی از کتاب «فلسفه وجودی بلاکچین» آکادمی ملّی‌چنج - نویسندگان: امین امیری و بنیامین رضایی |