نرخ بهره یا Interest Rate
نرخ بهره (Interest Rate) هزینه وام گرفتن پول است که معمولا به صورت درصد سالانه بیان میشود. اگر شما وام ۱۰۰ دلاری با نرخ ۱۰ درصد دریافت کنید، در انتهای سال ۱۱۰ دلار بدهکار خواهید شد. اگر تمام بدهی ایالات متحده که توسط شرکتهای غیرمالی، مصرفکنندگان و نهادهای دولتی دریافت شدهاند را جمع کنید، به رقم ۴۶.۳ تریلیون دلار میرسد که تمامی آنها مشمول نرخ بهره میشوند و باید بهره بدهند. (به نرخ بهره، در آمریکا نرخ وجوه فدرال نیز میگویند بنابراین در این مقاله منظور از هر دو عبارت، نرخ بهره است.)
چرا نرخ بهره تغییر میکند؟
دلایل متفاوتی برای تغییر نرخ بهره وجود دارد که تمام آنها اقتصادی نیست. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
دلایل کوتاه مدت سیاسی: کاهش نرخ بهره در کوتاه مدت میتواند اقتصاد را تقویت کند. در شرایط عادی اقتصاددانان بر این باورند که کاهش نرخ بهره تنها در کوتاه مدت موثر است و در ادامه با تورم جبران میشود. کاهش سریع نرخ بهره میتوند بر انتخابات تاثیر بگذارد چرا که منجر به رشد سریع اقتصاد میشود. به همین خاطر اقتصاددانان جریان اصلی به دنبال استقلال بانک مرکزی هستند تا تاثیر سیاست بر نرخ بهره محدود شود.
تعویق مصرف: زمانی که فردی پولی قرض میدهد، به این معنی است که وام دهنده، خرج کردن پول را به تعویق میاندازد. هنگامی که نرخ بهره به اندازه مناسبی بالا باشد، مصرف به تعویق افتاده و افراد ترجیح میدهند به جای مصرف، پول خود را قرض بدهند.
انتظارات تورمی: اکثر اقتصاددها تورم دارند. به این معنی که کالاها به مرور زمان گرانتر میشوند. با این حال هنگامی که نرخ تورم به طور فزایندهای در حال افزایش است، ممکن است تورم در بلند مدت نیز بالا بماند. به عنوان مثال اگر فردی انتظار داشته باشد سال بعد تورم ۱۰ درصد باشد، از امروز برای خرید مواد اولیه بیشتر اقدام میکند، این مساله به خودی خود منجر به افزایش قیمت مواد اولیه حتی پیش از بروز تورم میشود.
سرمایهگذاریهای جایگزین: نرخ بهره، نرخ سرمایهگذاری بدون ریسک است و ریسکهای دیگر در اقتصاد همزمان با ریسک سرمایه گذاری در بانک محاسبه میشود. بنابراین سود یک سرمایهگذاری باید حداقل به اندازه نرخ سود بانکی باشد در غیر این صورت آن سرمایهگذاری معقول نیست.
ریسکهای سرمایهگذاری: گفتیم نرخ بهره بانکی برابر است با سود بدون ریسک. سرمایهگذاریهای دیگر همواره ریسکهایی در خود دارند، از نکول و ورشکستگی، تا خشکسالی و تغییرات ژئوپولیتیک. در این مواقع، سرمایهگذاران به ازای ریسکی که متحمل میشوند تقاضای پرمیوم میکنند.
مالیات: گاهی دولتها بر سپردههای بانکی مالیات میگیرند. این مساله میتواند منجر به افزایش نرخ بهره شود.
بانکهای تجاری: بانکها نیز میتوانند نرخ بهره را بسته به تقاضای وام تغییر دهند.
اقتصاد: به طور کلی اقتصاد مهمترین محرک نرخ بهره است. هنگامی که اقتصاد در رونق است، نرخ بهره افزایش مییابد و هنگامی که اقتصاد ضعیف است، نرخ بهره کاهش مییابد.
تفاوت نرخ بهره با سود بانکی چیست؟
نرخ بهره یک عنوان عام برای هر نوع نرخ وامستانی است که سود بانکی نیز میتواند شامل آن باشد. با این حال، عموما هنگامی که در ادبیات بانکداری مرکزی صحبت از نرخ بهره میشود، منظور نرخ بهره تامین مالی بانکهای تجاری است. به عنوان مثال هنگامی که فدرالرزرو نرخ وجوه فدرال را دو درصد تعیین میکند، منظور این است که فدرالرزرو، بانکهای تجاری را با نرخ سالانه ۲ درصد تامین مالی میکند.
در طرف دیگر، سود بانکی معمولا به سود سپردهگذاری در بانک اطلاق میشود. هنگامی که یک فرد وارد بانک شده و قصد سپردهگذاری دارد، بانکهای تجاری مختلف با توجه به وضعیت اقتصادی، نرخ بهره بانک مرکزی و سایر فاکتورها به این فرد نرخ بهرهای پیشنهاد میکنند که معمولا به آن سود بانکی گفته میشود.
با این حال، همانطور که گفته شد، نرخ بهره یک کلمه عام برای توصیف هر نوع وامستانی است. وامهای مسکن، وامهای دانشجویی، بدهیهای دولت، بدهیهای شهرداریها، بدهیهای شرکتی و به طور خلاصه هر روند وامستانی در خود نوعی نرخ بهره دارند که البته به نامهای مختلف از جمله نرخ بازده، سود سپرده و… شناخته میشوند.
فرآیندهای وامستانی به این صورت است که وام گیرنده اصل پول را دریافت میکند و به عنوان هزینه آن به صورت دورهای (ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و…) بنا به توافق سودی معادل نرخ بهره را به وامدهنده پرداخت میکند. همچنین در پایان زمان قرارداد معمولا اصل پول به وام دهنده باز گردانده میشود. اگرچه برخی روشهای وامستانی هست که در طول دوره بازپرداخت وام، اصل پول مستهلک شده و در پایان دوره بازپرداخت، وام گیرنده تمام پول را پرداخت نمیکند.
نرخ بهره به روشهای مختلفی محاسبه میشود که در پستهای آتی به آن می پردازیم.
قسمت بعد را میتوانید از اینجا دنبال کنید.
| نویسنده: بنیامین رضایی |