رهایی از شخص ثالث
در اوایل سال 1981، مخترعان زیادی در تلاش بودند تا مشکلات اینترنت مربوط به حریم خصوصی، امنیت و سایر نقصها رو با رمزنگاری حل کنند. مهم نبود که اونها چیکار میکردن، همیشه باگ یا نشتیهایی وجود داشت که باعث میشد یه جای کار لنگ بزنه! پرداخت با کارتهای اعتباری از طریق اینترنت ناامن بود چون کاربران مجبور بودند اطلاعات شخصی زیادی رو فاش کنند.
در سال 1998، نیک زابو (Nick Zsabo) مقاله کوتاهی با عنوان «پروتکل عظیم» (The God Protocol) نوشت. آقای زابو در مورد ایجاد یک پروتکل جدید و نوآور فکر کرد، پروتکلی که خدا رو به عنوان شخص ثالت مورد اعتماد در تمام تراکنشها معرفی میکرد. مورد جالب در رابطه با ایده و تفکر زابو این بود که انجام کسب و کار در اینترنت رو نیازمندِ جهش ایمان میدونست. زابو به ایده جالبی اشاره کرد، اون هم رهایی از شخص ثالث (Third Party) بود. چیزی که در واقع، باگِ اصلی تمام پیشنهادهایی بود که به عنوان راه حل مشکلات ذکر شده، معرفی میشدند. در مقالات بعدی، با جزئیات بیشتری وارد فلسفه وجودی بلاکچین خواهیم شد.
| بخشی از کتاب «فلسفه وجودی بلاکچین» آکادمی ملّیچنج - نویسندگان: امین امیری و بنیامین رضایی |