قسمت هجدهم

تعادل کلی

اگر قیمت نفت بالا رود، مصرف‌کننده مقدار کمتری از آن تقاضا خواهدکرد. فرد ممکن‌است کمتر از خودروی خود استفاده کرده و به جای آن یک دوچرخه بخرد و درنتیجه، قیمت دوچرخه بالا برود و منابع به سوی تولید دوچرخه‌های بیشتر معکوس شود؛ چرا که تولیدکنندگان جدیدی برای پاسخ به این تقاضا به بازار وارد خواهندشد. به این صورت، ابزارهای مختلف به هم وصل هستند و تغییر در یکی، روی دیگران هم اثر می‌گذارد. ما اغلب بازارها را تکی در نظر می‌گیریم، به این معنا که ما در مورد قیمت‌ خودروهایی حرف می‌زنیم که عرضه را با تقاضا هماهنگ می‌‌کند؛ چیزی که اقتصاددانان به آن تعادل نسبی می‌گویند. نظریه تعادل کلی این احتمال  را در نظر دارد که تعادل بر سراسر اقتصاد حاکم شود، آن هم در صورتی که ارتباط بازارهای آزادی که مشکل ندارند ممکن‌ است باعث تداخل و بی‌ثباتی شوند؛ چرا برعکس باید انتظار داشت نظم و تعادلی از آن‌ها ناشی شود؟ نظریه تعادل کلی نشان داده که تحت شرایط خاص، قیمت‌هایی وجود دارند که تعادل را در کل بازار برقرار می‌کنند. با این حال، اینکه این شرایط واقعا در عمل به وقوع بپیوندند یا خیر مسئله دیگری است.

می‌توانید قسمت قبل را از اینجا و قسمت بعد را از اینجا دنبال کنید.

| نویسنده: بنیامین رضایی |